سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۰۳

guitar

همه چيز درباره گيتار و ...

انواع گيتار

۲۵۰ بازديد
انواع گيتار

گيتار ها انواع گوناگوني دارند كه در ادامه به آنها نگاهي مي اندازيم.

آپلود عكس

گيتار كلاسيك(اسپانيولي):اين گيتار در كشور عزيزمان ايران كاربرد زيادي دارد.اين گيتار چوب نسبتا ضخيم دارد.
گيتار كلاسيك همچون پيانو، به نوازنده امكان اجراي اثرهايي با بافت كنترپوانتيك با ملودي‌هاي پيچيده و همچنين اثرهايي با بافت هارمونيك با توانايي اجراي چندين نت در يك زمان را مي‌دهد. به همين دليل اين ساز، به عنوان سازي تك نواز (soloist)، شناخته شده است. گيتار كلاسيك به شكل استاندارد داراي شش سيم (سه سيم نايلوني براي نت‌هاي زير و سه سيم فنري براي نت‌هاي باس) مي‌باشد.

گيتار كلاسيك داراي تاريخي كهن است كه آغاز نامشخص و مبهمي دارد و در پيچ و تاب تاريخ گم شده است. اما آنچه كه دانسته شده مي‌باشد، اين است كه اجداد اين آلت موسيقي در هزاره‌هاي اول و دوم قبل از ميلاد در خاور نزديك نواخته مي‌شدند.

داستان‌هايي در مورد چگونگي هجرت اجداد گيتار از دربار هارون الرشيد به سرزمين اندلس و شكوفايي آن در آنجا بارها بازگو شده است.

بسياري بر اين باورند كه سرانجام، گيتار كلاسيك به شكل امروزي خود محصول تكامل يافتهٔ اروپا و به ويژه اسپانيا است.

نوازندگان معروف:
  • ديويد راسل
  • فرناندو سور
  • فرانسيسكو تارگا
  • فرانسيسكو كوربتا
  • آندره سگويا
  • ليلي افشار
  • فرديناندو كارولي
  • په په رومرو
  • جوليان بريم
  • ماتيو كاركاسي
  • آرميك


[http://www.aparat.com/v/3omAj]

 

آپلود عكس

 

گيتار Cut way(پاپ):اين گيتار مانند گيتار كلاسيك است و در سبك پاپ استفاده ميشود.ويزگي اين گيتار آن است كه دسترسي انسان به فرتهاي زيرين بيشتر است و يك قسمت از جعبه ي گيتار را ندارد.

سبك پاپ براي خواندن و نواختن است.

خوانندگان ايراني معروف اين سبك:

  • ويگن
  • فرامرز اصلاني
  • كورش يغمايي
  • گوگوش
  • هايده
  • داريوش اقبالي


 

[http://www.aparat.com/v/NhJaX]

 

آپلود عكس

 

گيتار فلامنكو:گيتار زماني وارد موسيقي فلامنكو شد كه اسپانيايي‌ها فلامنكو را با سازهاي ديگري مي‌نواختند. پس از آن گيتار به شدت بر اين موسيقي تاثير گذاشت و هم اكنون گيتار و موسيقي فلامنكو با هم وابستگي متقابل دارند.

موسيقي فلامنكو نوعي موسيقي دستگاهي است كه متعلق به منطقۀ آندلس (جنوب اسپانيا) مي‌باشد. البته واضح است كه هيچ پديده فرهنگي-هنري به شكل مطلق مربوط به نقطۀ خاصي نمي‌باشد. موسيقي فلامنكو و خود گيتار رگه‌هايي از اثر گذاري فرهنگ‌هاي يهودي، عربي را در خود دارند. گيتار فلامنكو و گيتار كلاسيك از نظر ساختار داراي يك سري تفاوت‌هايي مي‌باشند. در گيتار فلامنكو روي صفحه گيتار (Sound board) معمولاً از جنس چوب صنوبر (spruce) و پشت و كنارۀ گيتار (Back&Sides) از جنس چوب سرو (cypress) مي‌باشد و بر روي رويۀ صفحۀاصلي، تلق نازكي براي جلوگيري از آسيب‌ديدگي صفحه هنگام اجراي تكنيك ضربه با ناخن (Golpe) مي‌شود كه به آن گلپيدور مي‌گويند.

تفاوتهاي گيتار فلامنكو با گيتار كلاسيك:تفاوتهاي كلي دو گيتار را از لحاظ ساختار ميتوان تاحدودي در دسته زير تقسيم‌بندي كرد، اما در اين صفحه اشاره‌اي در مورد تفاوتها در استايل، تركيب‌بندي، گام و دستگاه‌ها نشده است.

  • هر دو داراي اجدادي مشترك هستند. اساس ساختار آنها همسان است و هر دوي آنها با ناخن نواخته مي‌شوند.
  • طريقه نگه داشتن در هنگام نواختن با هم تفاوت دارد. گيتار فلامكنو را روي زانوي راست و گيتار كلاسيك را روي زانوي چپ گذاشته، مي‌نوازند.
  • گيتار فلامنكو غالباً كوكي تقريبي دارد كه ممكن است با صداي خواننده تنظيم شود. گيتار كلاسيك براي تكنواز است و كوك كاملاً دقيق و هر نت بايد به تفكيك، تميز و روشن باشد.
  • ساختار چوبهاي بكار رفته در گيتار فلامكنو: جعبه از چوب صنوبر، چوب اطراف و پايين جعبه صدا از جنس سرو آزاد، چوب پشت دستۀ گيتار از سرو، چوب قسمت انگشت‌گذاري از آبنوس، و چوب قسمت پيچ‌هاي كوك و نوارهاي اطراف ساز و تزيين و اطراف دهانه و پل‌ها از چوب درخت گل رز است. در گيتار كلاسيك: چوب اطراف و پايين جعبه ساز از چوب درخت گل رز و بقيۀ قسمتها مانند گيتار فلامكنو است.
  • جنس صدا در گيتار فلامكنو تيز تر و نافذتر است.
  • قطر دستۀ گيتار فلامكنو، كمتر از قطر دستۀ گيتار كلاسيك است كه باعث سرعت و چابكي حركات دست چپ (نوازده راست‌دست) مي‌شود.
  • گيتار فلامنكو معمولاً كمي زرد و روشن‌تر و طبيعي چوبش را دارد، در مقابل رنگ گيتار كلاسيك‌ها معمولاً قهوه‌اي تيره است و رنگ طبيعي چوبش را دارد.
  • ساختار آنها در پُل (Bridge) برجسته‌تر است سيم در گيتار فلامنكو به دهانه ساز و بند فِرِت‌ها (پرده‌) (Frets) نزديك‌‌ترند، پل گيتار كلاسيك بلندتر است، بنابراين سيم‌ها از دهانۀ و پرده‌ها فاصله دارند

نوازندگان معروف:

  • پاكو دلوسيا
  • پاكو پنيا
  • پاكو سرانو
  • خوان مارتين


[http://www.aparat.com/v/TnSkV]

آپلود عكسآپلود عكس

 

گيتار آكوستيك:گيتار آكوستيك گيتاري است كه وسيله‌اي جز بدنه آن صداي سيم‌ها را تقويت نمي‌كند، صداي سيم‌ها تنها در بدنهٔ چوبي توخالي آن تقويت مي شود و به گوش مي‌رسد. اين نوع از گيتار معمولاً شش سيم فلزي دارند كه ضخامت آن‌ها از زيرترين سيم تا بم‌ترين سيم به طور معمول بين ۱۳ تا ۵۶ هزارم اينچ مي‌باشد. بدنه از اتصال صفحه چوبي پشتي، صفحه چوبي جلويي، و دو قسمت چوبي انحنادار كناري ساخته مي‌شود، كه صفحهٔ بالايي معمولاً داراي سوراخ يا سوراخ‌هاي بزرگي است كه به واسطه شكل و محل قرار گرفتنشان مي‌توانند ويژگي‌هاي آكوستيكي خاصي به ساز بدهند.
جنس اين نوع ساز، در انواع مرغوب از جنس لاله ي امريكايي يا چوب افرا است و دسته آن معمولاً داراي ۱۴ فرت تا لبه بدنه و ۲۰ فرت تا كاسه ي صدا است.امروزه انواع پيكاپ (موسيقي) دار اين ساز نيز كه عمدتاً با نام گيتار الكترواكوستيك شناخته مي شوند نيز توليد مي شوند.

برخي از گيتارهاي آكوستيك دوازده سيم دارند كه شامل شش سيم دوتايي مي باشد كه معمولاً براي نواختن ريتم پايه از آن استفاده مي شود و به جز برخي از شاخه هاي موسيقي راك و كانتري از اين نوع گيتار استفاده نمي‌شود.صداي اين گيتار بسيار جذاب و زيبا است و گويي به روي هزاران سيم زخمه نواخته مي شود و طنين دل انگيزي ايجاد مي كند.
گونهٔ اسپانيايي گيتار آكوستيك با عنوان گيتار فلامنكو شناخته مي‌شود. كه نامش را از سبك زيباي فلامنكو به ارث برده‌است.

 


[http://www.aparat.com/v/geAL1]



 

آپلود عكس

 

گيتار الكتريك:گيتار الكتريك نوعي گيتار است كه صداي آن به‌وسيله تقويت‌كننده‌اي الكتريكي تشديد و يا تغيير مي‌يابد. استفاده اين ساز در موسيقي از دهه ۱۹۳۰ آغاز شد.نام اشتباه اين ساز گيتار برقي است كه مردم به اشتباه آن را اينگونه صدا ميزنند.

گيتار الكتريك در سبك‌هاي مختلفي از جمله راك، متال، بلوز، پاپ، جاز و هيپ هاپ استفاده مي‌شود؛ اما در سبك راك، متال و بلوز به عنوان ساز اصلي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.


ايده پيدايش گيتارهاي الكتريكي از آنجا آغاز شد كه در همنوازي‌ها صداي گيتار آكوستيك در بين صداي سازهاي ديگر مانند بيس و درامز گم بود و به وضوح شنيده نمي‌شد. در نتيجه در صدد آن برآمدند تا صداي گيتار را تقويت كنند كه بهترين راه براي اين كار استفاده از علم الكترونيك بود.

در حدود دهه ۳۰ ميلادي گيتارهاي الكتريكي وارد موسيقي شدند. اين اتفاق پديد آورندهٔ انقلابي در صدا و تكنولوژي بود كه تا امروز نيز ادامه دارد. با پيدايش راك اند رول در دهه ۵۰ ميلادي، گيتارهاي الكتريكي به سرعت در موسيقي جا باز كردند و به يكي از فراگيرترين سازهاي تاريخ مبدل شدند. معمولاً در گروه‌هاي راك دو نوازنده گيتار الكتريك وجود دارد كه يك نفر ملودي‌ها را مي‌نوازد (با گيتار ليد) و ديگري ريتم‌ها را (با گيتار ريتم).


ارتعاشات وارده بر سيم‌هاي گيتار توسط قطعه‌اي به نام پيكاپ به سيگنال‌هاي الكتريكي تبديل مي‌شود. در واقع پيكاپ همانند يك ميكروفون عمل مي‌كند، با اين تفاوت كه چون يك سيستم مغناطيسي است فقط ارتعاشات سيم فلزي گيتار را دريافت كرده و آن‌ها را به صورت سيگنال صوتي در مي‌آورد و از طريق پيكاپ سلكتور مي‌توان پيكاپ مورد نظر را انتخاب كرد. سپس سيگنال‌ها از طريق يك سيم به تقويت‌كننده فرستاده مي‌شوند و در آخر صداي تقويت‌شده توسط يك يا چند بلندگو پخش مي‌شود. در ابتدا گيتارهاي الكتريكي تنها يك پيكاپ داشتند، اما امروزه با دو تا پنج پيكاپ نيز ساخته مي‌شوند.


اين ساز را از نظر بدنه مي‌توان به دو دسته كلي تقسيم كرد: بدنه توپر و بدنه توخالي. گيتارهاي بدنه توخالي مورد استفاده نوازندگان جاز قرار مي‌گيرد، در صورتي كه بدنه توپر عموماً در موسيقي راك و متال كاربرد دارد.معمولاً گيتارهاي الكتريكي شش سيم دارند. بعضي نيز داراي ۱۲ سيم مي‌باشند كه هرجفت با يك نت كوك مي‌شود، منتهي با اكتاوهاي متفاوت، اين گيتارها اكثراً در موسيقي فولك كاربرد دارند. گيتارهاي ۷ و ۸ سيمي نيز وجود داردند كه البته غيرمعمول هستند.

 


[http://www.aparat.com/v/qCl4i]

 

آپلود عكس

 

گيتار بيس:گيتار بيس (به انگليسي: Bass Guitar) نوعي ساز زهي است كه صدايش به‌وسيلهٔ يك تقويت‌كنندهٔ الكتريكي (آمپلي‌فايِر) تقويت مي‌شود. اين ساز كه براي توليد صداهايي با فركانس و تُنِ پايين استفاده مي‌شود، از نظر ظاهري بسيار شبيه به گيتار الكتريك است، با اين تفاوت كه بدنهٔ بزرگ‌تري دارد، دسته و ميزان‌بندي‌اش بلندتر است، و معمولاً داراي چهار سيم (و گاهي پنج يا شش) است كه از نظر تُن، يك اُكتاو پايين‌تر از گيتار الكتريك، در محدودهٔ بيس كوك مي‌شود. گيتار بيس، هم مي‌تواند داراي پرده‌بندي باشد و هم نباشد، اما در اكثر موسيقي‌هاي عامه‌پسند، بيس‌هاي پرده‌بندي‌شده رايج‌اند. علاوه بر اين‌ها، گيتار بيس آكوستيك توخالي نيز ساخته شده‌است.

از حدود سال ۱۹۵۰ به‌بعد، در موسيقي‌هاي راك و پاپ، گيتار بيس به‌صورت وسيعي جايگزين كنترباس شد و توليد صداهايي با تُن پايين را برعهده گرفت.[۱] همچنين گيتار بيس به صورت تكي، در موسيقي‌هاي جاز، لاتين، فانك و فلامنكو استفاده مي‌شود.

 

در دههٔ ۱۹۳۰ پاول توتمارك (به انگليسي: Paul Tutmarc)، موزيسين و مخترع معروف (اهل سياتل، واشينگتن)، اولين گيتار الكتريك بيس را به‌صورت مدرن، از يك ساز پرده‌بندي‌شده كه براي نگه داشتن در دست و نواخته شدن به‌صورت افقي طراحي شده‌بود ساخت. كاتالوگ فروش سازهاي الكتريك كمپاني پاول توتمارك، آئوديووكس (به انگليسي: Audiovox) شامل "مدل 736 Bass Fiddle" مي‌شد كه داراي ۴ سيم، پرده‌بندي شده‌بود و بدنه‌اي توپُر به طول ۳۰٫۵ اينچ داشت. تغيير شكل اين ساز به فرم گيتارمانند باعث مي‌شد كه راحت‌تر نگه داشته شود و حمل‌ونقل آن آسان شود. اضافه شدن پرده‌هاي بيشتر باعث شد تا بيسيست‌ها آزادي عمل بيشتري در نواختن داشته‌باشند. حدود ۱۰۰ عدد از اين نوع ساز در دههٔ ۱۹۳۰ ساخته شد.

در سال ۱۹۴۷، باد توتمارك (به انگليسي: Bud Tutmarc) شروع به فروختن مدلي شبيه "Fiddle 736" براي شركتي به نام سرنادر (به انگليسي: Serenader) كرد و به‌صورت آشكارا به تبليغ آن در كاتالوگ شمارهٔ ۴۸ شركت هيتر (به انگليسي: Heater Co) پرداخت؛ گرچه اختراعات خانوادهٔ توتمارك موفقيت زيادي در بازار كسب نكرد.لئو فندر به كمك همكارش، جورج فولرتن (به انگليسي: George Fullerton)، اولين گيتار بيس توپُر الكتريكي را توليد كرد. گيتار فندر پرسيژن (به انگليسي:Fender Precision Bass) او در سال ۱۹۵۱ معرفي شد و به يك مدل استاندارد صنعتي تبديل شد. پرسيژن بيس يا P-bass از يك تخته‌سنگ نتراشيدهٔ ساده كه به مدل تلكستر (به انگليسي: Telecaster) با پيكاپ تك‌سيم‌پيچ شبيه بود به گيتاري با بدنهٔ منحني و لبه‌هاي تخت تبديل شد كه موجب راحتي نوازنده مي‌شد. همچنين يك پيكاپ چهارقطبي (تك‌سيم‌پيچ) نيز روي آن سوار بود. پيكاپ چند‌تكه در سال ۱۹۵۷ معرفي شد.

 


[http://www.aparat.com/v/9jR0z]

كاخن چيست

۲,۷۹۶ بازديد

كاخن


آپلود عكس
توجه داشته باشيد تلفظ صحيح اين ساز كاخون مي باشد . در ايران تلفظ كاخن نيز متداول است  

كاخون(Cajon) لغتي اسپانيايي به معني«جعبه ، صندوق ، صندوقچه ، كمد كوچك يا ميز كشودار كوچك» است كه به نوعي ساز كوبه اي اطلاق مي شود . نوازنده بر روي كاخون مي نشيند و با ضربات كف دست و انگشتان كه بر روي صفحه جلويي ساز مي كوبد ، صدايي خاص و زنگ دار توليد مي كند .

«« ريشه ها :


به نظر مي رسد بردگاني كه از آفريقاي مركزي و غربي توسط اسپانيايي هاي فاتح ، به سرزمين هاي تحت سلطه ايشان در آمريكاي لاتين ، به خصوص پرو و كوبا برده شدند ، اين نوع ساز كوبه اي و فرم ساده آن را به اهالي آن سرزمين ها معرفي كردند. بدين ترتيب دو نظريه در مورد پيدايش اين ساز ارائه شد
ممكن است اين نوع درام نواده مستقيم آلات موسيقايي جعبه مانندي باشد كه در كشورهاي آفريقايي غربي و مركزي مانند آنگولا و آنتيل استفاده مي شدند

اين آلات موسيقي توسط بردگان و خدمتكاران پرويي كه در ناوگان كشتيراني اسپانيايي ها خدمت مي كردند به تدريج تغيير يافت و به صورت يك ساز كوبه اي به كار رفت. بردگان پرويي مذكور در نواحي ساحلي مانند „ماتانزاس” (Matanzas) و „كوبا” (Cuba) جعبه ها و صندوق هاي حمل ماهي ماهيگيران را به ساز تبديل كردند ؛ در حالي كه در ساير نواحي، مردم بومي با كوبيدن بر روي كمدهاي كوچك لباس و دراورها ريتم مي ساختند و پايكوبي مي كردند .


برخي ديگر عقيده دارند كه بردگان سياهپوست از جعبه هاي ساده اي به عنوان يك ساز استفاده مي كردند تا بدين وسيله عليه حكم اسپانياييهاي حاكم بر نواحي آفريقايي نشين كه موسيقي و ساز و آواز را براي بردگان تحريم كرده بودند مبارزه كرده باشند . بدين ترتيب ايشان مي توانستند بدون ترس از مجازات و بدون زير پا گذاشتن قوانين جابرانه اسپانيايي ها وسايلي مانند چهارپايه و جعبه و كمدهاي چوبي كوچك را كه هويت موسيقايي ندارند به جاي ساز به كار ببرند .

وقتي كليه نظريات و احتمالات را بررسي مي كنيم مي بينيم كه در هر صورت تركيبي از موسيقي و ساز آفريقايي به همراه اجبار و محدوديت اعمال شده توسط حاكمان اسپانيايي بوده كه مسير پيدايش كاخون را شكل داده و تعيين كرده است.


«« تكامل و توسعه :


بر اساس شواهد موجود و نقل قول هاي مردمي ، كاخون در اوايل قرن نوزدهم ميلادي در نواحي ساحلي پرو تكامل يافت و اندك اندك استفاده از آن در ميان مردم افزايش يافت ،به طوري كه در حوالي دهه 1850 ميلادي تبديل به سازي محبوب و پرطرفدار شد .


در اواخر قرن نوزدهم برخي از نوازندگان كاخون يا „كاخونادورها”(Cajonador) با بستن تخته هايي نازك به بدنه آن ، به الگوي جديدي از ايجاد لرزش (ويبراسيون) در صداي كاخون دست يافتند .


در كوبا نوازندگان درام در سبك رومبا كه يك سبك موسيقي „آفرو_كوبايي” شامل رقص و آواز و درام (پركاشن) است ، از كاخون استفاده مي كنند ؛ در حالي كه در پرو اين ساز درچندين ژانر موسيقايي „آفرو – پرويي” به كار مي رود .


در قرن بيستم كاخون توسعه بين المللي يافت و به عنوان نوعي پركاشن با منشاء „آفرو – پرويي” در بسياري از نقاط دنيا و انواع ژانرهاي موسيقي به كار گرفته شد ، تا جايي كه در سال 2001 ميلادي از طرف «سازمان فرهنگ ملي پرو» رسماً به عنوان «ميراث فرهنگي ملي پرو» ثبت و اعلام شد .

«« ساختار :


كاخون جعبه اي شش وجهي و مكعب مستطيل شكل است كه پنج وجه آن را از يك لايه چوب نازك به ضخامت 3/1 تا 2 سانتيمتر (5/0 تا 75/0 اينچ) مي سازند . وجه ششم (كه يكي از مستطيل هاست) از يك لايه تخته سه لاي نازك پوشانيده مي شود . اين وجه كه سطح ضربه خورنده يا سر(Head) كاحون است „تاپا” (Tapa) نام دارد . حفره صدا(Sound hole) در وجه كناري „تاپا” تعبيه مي گردد

صفحه چوبي „تاپا” را معمولا به طور كامل به جعبه كاخون نمي چسبانند ، به طوري كه در نواحي فوقاني اش فقط در چند نقطه به كاخون متصل است. با اين تمهيد هنگام ضربه زدن به „تاپا” صدايي گِزمانند و خاص با افه لرزشي از كاخون به گوش مي رسد .


فاكتورهايي كه در خصوصيات صوتي كاخون از قبيل ارتفاع (زيري و بمي) ، حجم ، طنين و كاراكتر ويه صداي آن موثرند عبارتند از اندازه و شكل كاخون ، جنس و ضخامت چوب مورد استفاده در ساخت آن و اندازه و محل تعبيه حفره صدا


نوع چوبي كه صفحه „تاپا” را تشكيل مي دهد بسيار متنوع است و بستگي دارد به اينكه سازنده (يا سفارش دهنده) چه نوع صدايي را ترجيح مي دهد .


 صداهاي با تناليته پايين (بم) گرم و مطبوعند و صداهاي با تناليته بالا (زير) واضح و درخشانند ، بدون آنكه تغييري در ويژگيهاي صوتي كاخون از نظر كاراكتر ايجاد شود . براي ساخت صفحه „تاپا” معمولا از چوبهاي درخت گيلاس ، ماهون و افرا استفاده مي كنند ؛ در حاليكه بقيه قسمتهاي كاخون را از چوب كاج ، صنوبر و يا ساير چوبهاي سفيد مرغوب مي سازند .

اخيراً يك پركاشنسيت پرويي به نام روبرتو چينو بولانيوس (Roberto chino Bolanos) يك كاخون از جنس پلِكسي گلاس (Plexiglass) ابداع نمود كه پلِكسي كاخون (Plexicajon) نام دارد


بدنه شفاف اين كاخون از كاخون سنتي بزرگتر و سنگين تر است و حجم صداي آن اندكي از كاخون سنتي بيشتر مي باشد


كريس نيسِن (Chris Nissen) سازنده درام است و مبدع چند نوع كاخون قابل حمل درام هاي وي با نام „Slapdrum” از شهرت جهاني برخوردارند .

در زير دو نمونه از كاحونهاي پرتابل وي به نام هاي Lapdrum „” و „” Slapboxx ديده مي شود
„Lapdrum” را بين رانها قرار مي دهند و „Slapboxx” روي رانها واقع مي شود . بدين ترتيب نوازنده مي تواند براحتي بنشيند و پشتش به پشتي صندلي تكيه داشته باشد . ضمن اينكه كوچك و قابل حمل نقل هستند واز لحاظ نوع صدا نيز كاملا كاراكتر ويژه كاخون سنتي را القا مي كنند .
 

نوعي ديگر از كاخون به نام سُل كاخون (Solcajon) به صورت لوله هاي بلند ساخته شده مانند كونگا (Conga)نواخته مي شود

ارگ

۶۳ بازديد

ارگ


آپلود عكس

اُرگ (گرفته شده از كلمه يوناني όργανον ارگانون به معني ابزار، عضو يا وسيله) از سازهاي بادي است كه نت‌هاي آن بر روي صفحه‌كليد اجرا مي‌شود. اين ساز از قديمي‌ترين سازها در فرهنگ اروپائي است و در اجراي موسيقي مذهبي و كليسائي از ديرباز بكار مي‌رفته‌است. در منابع عربي و فارسي قديم به اين ساز ارغنون مي‌گفتند.

آپلود عكس

ارگ امروزي دو نوع اصلي دارد: ارگ بادي و ارگ برقي (الكترونيك). ارگ بادي از يك رديف لوله با اندازه‌هاي مختلف تشكيل شده‌است كه صدا از نوسان هوا در اين لوله‌هاي صوتي توليد مي‌شود. در ارگ برقي مدارهاي الكترونيك نوسان مي‌سازند و بلندگويي صدا را بگوش مي‌رساند.

 

برخلاف هارپسيكورد و پيانو كه با فشار يا نگه داشتن كليد يا پدال كم‌كم صذا قطع مي‌شود، نت‌هاي ارگ بادي تا زماني كه يك شستي و يا يك پدال را فشار مي‌دهيم ادامه مي‌يابد و هوا نيز از درون لوله مربوط به آن شستي عبور مي‌كند.

ارگ معمولاً پنج رديف شستي يا كليد و جايگاهي براي پدال‌هاي متعدد دارد. گاهي نوازنده ارگ اين پدال‌ها را با پاهاي خود و با استادي هرچه تمام تر مي‌نوازد. برخلاف پيانو، شدت فشردن شستي‌ها تغييري در شدت صداي توليد شده ايجاد نمي‌كند، اما نوازنده ارگ به وسيله اهرم‌هاي قطع و وصل كه خود آن‌ها را تنظيم مي‌كند و همچنين ابزاري كه آن را كليدهاي قطع صدا مي‌نامند، با قطع و وصل جريان هوا درجه صدا را تغيير مي‌دهد. ساير حالت‌ها هنگامي تأثير مي‌گذارند كه نوازنده به صفحه كليد ديگري رجوع كند و يا پدال‌ها را به كار گيرد. بسياري از ارگ‌ها داراي پدال هارمونيوم نيز هستند كه به آن‌ها فرصت مي‌دهد تا سطح صدا را به تدريج كم يا زياد كنند.

پيكر اين ساز بسيار بزرگ و صداي آن بسيار حجيم و پر طنين است رنگ‌هاي درخشان ارگ‌هاي بادي كه در مراسم مذهبي كليساها اجرا مي‌شود، فضاي زيبايي به اين مراسم مي‌بخشد. آهنگسازان بزرگي براي اين ساز آهنگسازي كرده‌اند كه مشهورترين آن‌ها باخ مي‌باشد.

جيمي اسميت با نواختن ارگ برقي هموند در دهه ۱۹۵۰ اين ساز را وارد دنياي موسيقي جاز كرد.

آپلود عكس

كمي پيش از پيدايش مسيحيت فرهنگ يوناني‌مآب تحولي در سازوكار سازهاي بادي كه تا آن هنگام بسيار ساده بود، به وجود آورد. نگه داشتن فشار هوا هميشه يكي از سختي‌هاي بزرگ در نواختن آئولوس بود و تنها راه حل شناخته شده آن از سده ششم به بعد، بهره بردن از نگهدارنده چرمي بود كه تا دور دهان نوازنده بسته مي‌شد. يك سفالينهٔ اسكندريه‌اي از سده يكم پيش از ميلاد در دست است كه گروهي تك نفره را نشان مي‌دهد: نوازنده ني‌هاي بزرگي را در دست چپ نگه داشته‌است و با بازوي چپ خود كيسه‌اي را فشار مي‌دهد كه يك ني از آن بيرون زده‌است. او اين ني را با دست راست نگه داشته است؛ در اينجا بي ترديد با يك ني انبان كاملاً پيشرفته روبرو هستيم. هيچ سازي بيش از اين به عنوان منشا ني انبان كه بعدها به يكي از پيشرفته‌ترين و رايج‌ترين سازهاي محلي مبدل شد، شهرت نيافته‌است. با اين حال اين ساز همواره يك ساز محلي باقي ماند و در دوران روميان جايش در ميخانه بود نه در قصر؛ اين ساز هرگز در حيطه موسيقي علمي پذيرفته نشد البته اصول نخستين آن به طرز درخشاني توسط دانشمندان اسكندريه تعميم يافت تا سازي پديد آيد كه در سده چهارم ميلادي «ارگانوم» نام گرفت كه به معناي ساز درخشان است. با اين همه خاستگاه ارگ به اندازه ني انبان نامشخص است.

از دوران حكومت اسكندر سوروس بود كه گوشه‌هاي از كهن‌ترين ارگ به جاي مانده، در آكونيكوم نزديك بوداپست يافته شد؛ ارگي خانگي و بسيار كوچك با چهار رديف سيزده تايي از ني‌هاي فلوتي كه سه رديفشان بسته و يكي باز بوده و در نتيجه سيزده قطعه مكانيكي به همراه كليد دارد، كه هر رديف براي نواختن هارمونيومي جداگانه‌است. بزرگ‌ترين ني آن بيش از ۳۳ سانتي‌متر طول ندارد.

هارمونيكا

۵۲ بازديد
هارمونيكا

آپلود عكس
سازدهني يا هارمونيكا (به انگليسي: Harmonica) جزو سازهاي بادي است و در خانوادهٔ سازهاي زبانه آزاد (Free Reed Instruments) قرار مي‌گيرد. توليد صوت در اين نوع سازها نتيجه ارتعاش يك زبانه (Reed) از جنس فلز است كه تنها يك سرآن به بدنه ساز متصل شده و انتهاي ديگرش مي‌تواند آزادانه حركت كند. به ارتعاش درآمدن اين زبانه‌ها در اثر عبورجريان هوا موجب توليد صداي ساز مي‌شود.

از ساير سازهاي اين خانواده مي‌توان ملوديكا (Melodica)، كنسرتينا (Concertina) و آكاردئون (Accordion) را نام برد. شايد برخي مواقع متوجه شباهت موجود بين صداي سازدهني و آكاردئون شده باشيد. اين شباهت در جنس صدا، در واقع به خاطر شباهت در ساختمان اين سازها و نحوه توليد صوت در آنها است.

گر چه چيني‌هاي باستان نوعي سازدهني با زبانه‌هاي چوبي داشته‌اند و موتسارت قطعه‌اي براي سازدهني شيشه‌اي (يك ساز كاملاً متفاوت متشكّل از يك سِري قطعه شيشه‌هاي كوك شده) نوشت، سازدهني دياتونيكي (Diatonic) كه ما هم‌اكنون مي‌شناسيم، در اوائل قرن نوزدهم، در آلمان ساخته شده‌است. اين ساز به‌وسيلهٔ موج مهاجرين ترك‌كنندهٔ آلمان، به ايالات متّحده و بريتانياي كبير برده شد و در اواسط قرن نوزدهم، در سراسر جهان، نواخته مي‌شده‌است.

سازدهني كروماتيك (Chromatic)، در سال ۱۹۱۸ اختراع شد و از آنجايي كه شامل هر دوازده نيم‌پردهٔ گام كروماتيك مي‌باشد، به شما اجازه مي‌دهد كه آهنگ كاملتري را بنوازيد؛ مانند قطعه‌هاي جاز و كلاسيك؛ و همچنين براي نوازندگي تا حدود زيادي كاملتر است.

 

سازدهني را به روش‌هاي مختلفي طبقه بندي مي‌كنند اما اگر از سازدهني‌هاي بيس (Bass) و كورد (Chord) صرف نظر كنيم، سازدهني‌هايي را كه بيشتر براي نواختن سولو (Solo) استفاده مي‌شوند مي‌توان در يك طبقه بندي بسيار كلي به ۲ گروه اصلي تقسيم كرد:

آپلود عكس

  1. سازدهني‌هاي دو زبانه‌اي Doble Reed(ed) Harmonicas
  2. سازدهني‌هاي تك زبانه‌اي Single Reed(ed) Harmonicas
آپلود عكس

 

از انواع مختلف سازدهني بر حسب قابليت‌هاي مختلف و جنس صدايشان در سبك‌هاي خاصي از موسيقي بيشتر استفاده مي‌شود كه در اينجا به صورت مختصر و فهرست وار به آنها اشاره مي‌كنيم:

  • سازدهني ترمولو و اكتاو : سبك‌هاي Folk و Pop
  • سازدهني دياتونيك : سبك‌هاي Blues ، Country ، Rock ، Irish ، Folk و Pop
  • سازدهني كروماتيك : سبك‌هاي Classical ، Jazz ، Irish و Pop
  • سازدهني بيس و كورد : سبك‌هاي Classical و Pop البته بيشتر به صورت گروه نوازي

قيمت گيتار

۵۷ بازديد

قيمت گيتار


گيتارها:

گيتار كلاسيك:300,000تومان-14,520,000تومان


گيتار آكوستيك:500,000تومان-6,000,000تومان

گيتار فلامنكو:300,000تومان-7,530,000تومان

گيتار الكتريك:600,000تومان-24,000,000تومان

گيتار بيس(باس):600,000تومان-16,000,000تومان

سيم:

اصل:60,000تومان-500,000تومان(6 سيم با هم)

تقلبي:30,000تومان-120,000تومان(6 سيم با هم)

استوديوي خانگي

۸۱ بازديد

استوديوي خانگي



 

آپلود عكس

براي استوديوهاي خانگي اين اطاق يكي از بهترين روشها براي داشتن صدايي صاف و بدون نويز و در محيطي آكوستيك مي باشد. هزينه چندان بالايي هم ندارد.  اين اطاقك يك متري را ميتوانيد به راحتي مانند يك كمد گوشه اطاقتان قرار دهيد. از سازهاي معمولي نيز ميتوانيد درون اين اطاقك ضبط  بگيريد، اما براي سازهاي بزرگي همچون: پيانو و درامز يا گروه كر چند نفره به دليل كوچك بودنش قابل استفاده نمي باشد.

اين اطاق يك متر در يك متر با ارتفاع 2 متر مي باشد.  در اين صورت سه نفر به راحتي ميتوانند در اين اطاق قرار گيرند و اجراي (وكال) داشته باشند. هدف اصلي از ساخت چنين اطاقي داشتن محيطي ساكت و عاري از هرگونه صداي اضافي و  دوم داشتن محيطي آكوستيك مي باشد.

آپلود عكس

ديواره هاي اطاق آكوستيك:

براي ديواره هاي اين اطاق ميتوانيد از نئوپان استفاده كنيد. نئوپان به تنهايي ميتواند اطاق را تا حد زيادي ساند پروف نمايد و قيمت آن هم از 3000 تومان به بالا مي باشد.  براي اين اطاق 10 متر نئوپان نياز داريد. مي توانيد از لترون هم استفاده كنيد. لترون همان نئوپان است، با اين تفاوت كه لترون يك لايه ي اضافي هم دارد كه طرح چوب هست. در صورتي كه از لترون استفاده مي كنيد براي بيرون اطاق نياز به رنگ آميزي و يا استفاده از كاغذ ديواري و ... نداريد. البته قيمت لترون كمي بالاتر از نئوپان مي باشد كه از 5000 تومان به بالا مي باشد.  در ابتداي كار نجاري پيدا كنيد و به وي سفارش يك اطاقك با نئوپان را بدهيد. در موقع سفارش بگوييد كه يه اطاقك خيلي خيلي ساده ميخواهيد. اينطوري احتمالاً ارزانتر تمام مي شود. مي توانيد اطاقك را فيكس بسازيد يا ميتوانيد اطاقك رو طوري درست كنيد كه با پيچ باز و بسته شود و براي حمل و نقل با مشكل برخورد نكنيد (اين را بهتر است). در را هم فراموش نكنيد. در را همچون درهاي معمولي ساختمان نسازيد، چون كه صدا به راحتي از كناره هاي در عبور مي كند. به نجار بسپاريد در را طوري بسازد كه وقتي بسته است حدود 2-3 سانتيمتر از قسمت داخلي دور در (در صورتي كه به بيرون باز مي شود) با زبانه اي كه برايتان مي سازد در ارتباط باشد، يعني دقيقاً شبيه به پنجره ( قاب در داخل يك چهارچوب 2-3 سانتي كاملاً فيكس بشود). بعداً در داخل اين قاب هم مقداري ابر قرار دهيد (دور تا دور زبانه ها را) كه اگر زمان بسته بودن در، فاصله اي بين در و قاب وجود داشت ابر آن فاصله را پر نمايد و اجازه ندهد صدا وارد يا خارج شود. دقت كنيد كه اطاقتان كف هم داشته باشد.

روي يكي از ديواره ها بايديك دريچه  در نظر بگيريد كه درون اين دريچه شيشه قرار مي گيرد. وجود اين دريچه  شيشه اي براي ارتباط بين شخصي كه درون اطاق قرار دارد با شخصي كه پشت ميكسر يا كامپيوتر نشسته است ضرور يست. 

هر گاه اطاقك چوبيتان ساخته شد بايد با استفاده از پشم شيشه آن را كاملاً ساند پروف نماييد. يك يا دو لايه پشم شيشه كافي است.  تمام چهار طرف ديوار و همچنين سقف را نيز با پشم شيشه به طور كامل بپوشانيد. 

لايه  بعدي عايق آكوستيك است.  عايق هاي آكوستيك به قيمتهاي مختلفي هستند كه از  4000 تومان شروع  مي شود تا مبالغ بيشتر كه همان مبلغ 4000 توماني نيز براي استوديوي خانگي شما كافي است. اگر نصب اين عايق ها روي لايه  پشم شيشه سخت بود مي توانيد ابتدا روي پشم شيشه يك لايه  فيبر قرار دهيد. (يك اطاقك فيبري بدون كف) و بعد عايق را روي آن نصب كنيد. اگر به اين عايقها دسترسي نداريد ميتوانيد از يونوليت هم استفاده كنيد. 

اگه دوست داريد سنگ تمام بگذاريد مي توانيد يك گوشه از اطاقتان را سوراخ كنيد و يك آيفون دو طرفه بسازيد و براي ارتباط بين قسمت كنترل و داخل اطاق از آن استفاده كنيد. سعي كنيد اين سيستم را حتماً بسازيد، چرا كه شديداً به آن  نياز خواهيد داشت. چون وقتي كه شخصي  درون اطاق قرار دارد دائماً بايد در اطاق را باز و بسته نمايد.
هيچ سيستم تهويه اي براي اين اطاق در نظر نگيريد! فقط يك راه وجود دارد و آن هم يك سوراخ به اندازه يك لوله بخاري روي اطاق درست كنيد. آن را توسط  لوله هاي مخصوص هود به سيستم تهويه اي كه فاصله آن با اطاق ساخته شده شما بسيار زياد  باشد متصل كنيد. در صورتي كه سيستم تهويه نزديك اطاق باشد صداي آن به راحتي وارد اطاق شده و تمام زحماتي كه براي ساند پروف كردن اطاق خود كشيده ايد از بين مي رود!
براي روشنايي هم مي توانيد از يك يا دو لامپ هالوژن به رنگ دلخواه  خود استفاده نماييد. ترانس را بيرون اطاقك قرار دهيد و فقط لامپ داخل اطاق باشد.

براي پوشش بيروني اطاقك هم مي توانيد از كاغذ ديواري استفاده كنيد. طرحهاي بسيار زيبايي وجود دارند كه بسياري از آنها دقيقاً شبيه به ديواره استوديو ها هستند. با اين كار ديگر پولي بابت لترون پرداخت نمي كنيد.

چنگ

۱۰۵ بازديد

چنگ


آپلود عكس

چنگ گونه‌اي ساز زهي باستاني است. در كنار ساز رود (عود) از مشهورترين سازهاي ايران باستان به شمار مي‌آمده است. در ادبيات پارسي بسيار از اين ساز ياد شده است و سيارهٔ زهره را چنگ‌زن دانسته‌اند. در مُهري گِلين كه در بين سال‌هاي ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶ ميلادي توسط دو باستان شناس از دانشگاه شيكاگو به نام هاي پيناس دلوگاس(pinhas delougaz) و هلن كانتور( Helene Kantor ) در تپه_چغاميش خوزستان يافته شد و مربوط به هزارهٔ چهارم قبل از ميلاد و دوران ايلاميان مي‌باشد يك نوازندهٔ چنگ منحني را نشان مي‌دهد. اين چنگ ۶ رشته دارد.

در دوره ي ساساني هنر موسيقي نيز در اثر تشويق شاهان رونقي به سزا يافت. در دوره ي اردشير موسيقي دانان طبقه ي جداگانه اي را تشكيل داده و به مقام ويژه اي نايل شده بودند. در دوره ي خسرو پرويز موسيقي پيش رفت بسيار كرد. از نوشته هاي شاهنامه فردوسي و خسرو شيرين نظامي برمي آيد كه «باربد» بزرگ ترين موسيقي دان اين زمان بوده است. (وي را مبتكر ۳٦۰ لحن موسيقي مي دانند) از ديگر موسيقي دانان اين دوره مي توان نكيسا، بامشاد ، رامتين و آزادوار چنگي را نام برد. در دوره ي ساساني ۷۲ نغمه از نغمه هاي موسيقي رواج داشته است. از آن جمله : پاليزبان ، سبزه، باغ سياوشان، راه گل ، شادباد، تخت درويش، گنج سوخته، دل انگيزان، تخت طاقديس ، چكاوك، خسرواني، نوروز، جامه دران، نهفت ، گلزار، در غم، گل نوش و زيرافكن كه هنوز برخي از اين اصطلاح ها در موسيقي امروز ما رايج است. اين نغمه ها از سده ي چهارم به بعد بيش تر مي شود. در زمان ساسانيان براي اوستا، كتاب مقدس زردشتيان تفسيري به نام «زند» نوشتند و آن را هنگام مناجات با لحن موسيقي خواندند. شايد بتوان گفت نخستين ارتباط شعر و موسيقي ما از همين جا سرچشمه گرفته باشد. چنان چه حافظ آن را مطلع يكي از غزل هاي معروف خود قرار داده است: بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوي / مي خواند دوش درس مقامات معنوي و فرخي مي گويد : زند و اف زند خوان چو عاشق هجر آزماي / دوش بر گلبن همي تا روز ناله ي زار كرد

۱– چنگ (از سازهاي زهي) «جامي» شكل چنگ را چنين ترسيم كرده است : از بس فغان و شيونم، چنگي است خام گشته تنم / اشك آمده تا دامنم از هر مژه چون تارها

«سوزني سمرقندي» واژه ي چنگ را (سه بار در معناي اصطلاحي آن و يك بار به معني دست) به كار برده و بازي لفظي كرده است : پيران چنگ پشت و جوانان چنگ زلف / در چنگ ، جام باده و در گوش ، بانگ چنگ در «ويس و رامين» اثر «فخرالدين اسعد گرگاني» اختراع چنگ به رامتين موسيقي دان عصر خسروپرويز نسبت داده شده است : نشان است او كه چنگ با آفرين كرد / كه او را نام چنگ را متين كرد «نظامي» در خسرو شيرين خود اصطلاح هاي «چنگ، بربط، ساز كردن، نوا و ساز» را يك جا در بيت هايي به كار برده است : در آن مجلس كه عيش آغاز كردند / به يك جا چنگ و بربط ساز كردند نواي هر دو ساز از بربط و چنگ / به هم درساخته چون بوي با رنگ «حكيم خاقاني شرواني» توانسته است «چنگ» را در مفهوم ابهام و اشاره و كنايه توصيف كند. مثلن در بيت زير وي چنگ را به پلاسي كه تار و پودش نمايان است تشبيه كرده است: چنگ زاهد تن و دامانش پلاسين ليكن / با پلاسش رگ و پي سر به سر آميخته اند

«حافظ» نيز بارها «چنگ» را به كار برده و تصويرهاي شاعرانه از آن ساخته است : چنگ خميده قامت مي خواندت به عشرت / بشنو كه پند پيران هيچت زيان ندارد

و نيز حافظ در «ساقي نامه» اي دل نشين بسياري از اصطلاح هاي موسيقي را به كار بسته است : مغني نوايي به گلبانگ رود / بگوي و بزن خسرواني سرود «مولوي» نيز در بيتي خود را به چنگ تشبيه كرده است: چو چنگم و از زمزمه ي خود خبرم نيست / اسرار همي گويم و اسرار ندارم


از مهمترين مُهرنگاره هاي خنياگري (:موسيقي) در جهان؛ بايد از آنچه كه در تپه_چغاميش خوزستان برجاي مانده، ياد كرد كه در سالهاي ۱۹۶۱-۱۹۶۶ ميلادي، يافت شده است. اين مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سيمايي از بزم رامشگران را نشان ميدهد. در اين بزم باستاني، دسته اي نوازنده ديده ميشوند كه هر كدام، به نواختن سازي سرگرم هستند. چگونگي نواختن و نشستن اين رامشگران، نشان ميدهد كه آنها، نخستين دسته اركستر جهان هستند. در اين گروه رامشگران، ميبينيم كه نوازنده اي چنگ و ديگري شيپور و آن ديگر تنبك مينوازد. چهارمين رامشگر در اين ميان، خواننده اي است كه آواز ميخواند. همچنين در اين بزم كهن، آزاده اي را ميبينيم كه بر فرشي نشسته و از او پذيرايي ميشود.[۱]

و باز در مالمير (ايذه) چنگ‌نوازاني را مي‌بينيم كه دو نوع چنگ را در دست دارند و پيشاپيش هاني و همسرش براي اجراي يك مراسم عبادي در حال نوازندگي هستند اين دو نوازندهٔ چنگ نام خود را نيز با خط ميخي ايلامي نگاشته‌اند. چنگ در اين دوران ۱۳ رشته دارد. نقش‌برجسته‌هاي طاق بستان نوازندگان چنگ را نشان مي‌دهد كه در قايق براي شاه ساساني كه به شكارگاه آمده چنگ مي‌نوازند. در آثار طاق بستان در يك قايق ۵ نوازندهٔ چنگ منقش شده است و در يك قايق كه پادشاه در حال شكار است يك نوازنده به احتمال قوي باربد مي باشد، در حال نوازندگي است. چنگ در اين زمان از ۷ رشته تا ۱۱ رشته مشاهده مي‌شود. به مرور زمان همچون بسياري از سازهاي ديگر مهجور و فراموش شده است. البته چنگ تا دوران صفويه موجود بوده است.

انواع ساز چنگ در قرن‌هاي مختلف در ايران يافت شده است از جمله چنگ منحني مربوط به قرن هفتم هجري قمري از صفي‌الدين عبدالمؤمن اُرُمَوي (اروميه‌اي). تصوير چنگ در تمام آثار باستاني ايران از دوران هخامنشيان گرفته تا سلوكيان ديده مي‌شود.

ساز چنگ در ايران داراي چهار رشته سيم بوده است كه در دورهٔ ساسانيان به ۱۱ رشته مي‌رسد و در دوران اسلامي تا ۳۵ رشته هم مي‌رسد. پيدايش چنگ از پيدايش كمان نشأت گرفته است، در اثر تيراندازي زه مرتعش مي‌شد و صداي كمي به گوش مي‌رسيد. چنگ‌هاي اوليه شبيه كماني از ني و چوب بوده كه زهي ميان آن كشيده شده است.

انواع ساز چنگ يا هارپ به چهار دستهٔ كلي چنگ اركستري، چنگ سنتي، چنگ باستاني و چنگ تزييني تقسيم مي‌شود كه خود از لحاظ شكل ظاهري به ۱۷ نوع الگو و فرم چنگ تقسيم مي‌شود از جمله چنگ زاويه‌دار، چنگ منحني، چنگ ون و چنگ كندوگ و چنگ ون كنار ساساني و چنگ لير (چنگي در يونان كه به شكل U است)مي‌شود ياد كرد.

ساز چنگ به عنوان قديمي‌ترين ساز سيمي جهان مربوط به شش‌هزار سال پيش در خوزستان ايران يافت شده است. در ايران، تعداد چنگ‌نوازان در حال افزايش است و به اجراي برنامه و كنسرت مي پردازند. فتانه شاهين، احياگر چنگ ايراني به گفتهٔ خودش تنها خانوادهٔ چنگ‌نواز ايراني است كه به صورت گروهي برنامه اجرا مي‌كند.هم‌اكنون ده‌ها هنرجوي چنگ‌نواز دارد.

گرچه اروپاييان مدعي ابداع چنگ‌هاي پدالي هستند و ادعا مي‌كنند اين چنگ‌ها در قرن ۱۸ ميلادي در آلمان پايه‌گذاري شده اما همين چنگ‌ها نيز بر اساس چنگ‌هاي زاويه‌دار شرقي ساخته شده است.

چنگ، سازي رشته‌اي است كه با انگشت نواخته مي‌شود كه تكنيك نوازندگي در جهان هشت‌انگشتي است اما تكنيك نوازندگي در ايران طبق اطلاعات استخراج‌شده از مستندات باستاني، ده‌انگشتي است.

ساز چنگ غالباً از چوب‌هاي گردو و افرا ساخته مي‌شود. چنگ‌هاي بزرگ را در ايران اشتباهاً «هارپ» مي‌گويند در حالي كه در جهان به هر نمونه از چنگ، هارپ مي‌گويند. قيمت چنگ‌ها از 11 ميليون تومان تا مدل‌هاي پدالي كه قيمت آن به 70 ميليون تا 4 ميليارد تومان مي‌رسد، متغير است اين گراني قيمت به خاطر ساختمان پيچيده و ساختن دشوار آن است.

آخرين چنگ‌نواز ايراني در دوران صفويه به نام «سلطان محمد چنگي» بوده است و اكنون چنگ‌نواز استاد و ماهري در ايران با نام فتانه شاهين در حال تدريس اين ساز مي باشد. اخيراً كوشش‌هايي در راستاي بازسازي اين ساز صورت گرفته است. عبدالعلي باقري‌نژاد، مجيد ناظم‌پور، سيامك مهرداد و حامد صغيري در ايران و فكرت كاراكايا (Fikret Karakaya) در تركيه، نمونه‌هايي از اين ساز را بازسازي نموده‌اند.

درامز

۵۰ بازديد
درامز

آپلود عكس
درامز يا درام (به انگليسي: Drum) كه در زبان انگليسي به معني طبل است، در زبان فارسي معادل «Drum Kit» به معني مجموعه‌اي از طبل‌ها، سنج‌ها و گاهي ديگر سازهاي كوبه‌اي است كه در كنار هم يك ساز واحد و مستقل را تشكيل مي‌دهند. اين ساز معمولاً در موسيقي جاز، راك و پاپ كاربرد دارد و به نوازنده آن درامِر مي‌گويند..

درام پد يا لانچ پد چيست

۱,۵۱۴ بازديد

Launchpad

آپلود عكس
درام پد يا لانچ پد،صفحه اي پر از دكمه است كه به ما امكان ميدهد،صداي انواع سازها را تنها با كليك روي چند دكمه نواخت.
اين صفحه قابليت هم نوازي و تكنوازي را داراست و امكان داشتن يك كنسرت بزرگ را به انسان ميدهد.
هم اكنون اين وسيله توسط شركت Drum pad x2 به نرم افزاري براي اندرويد و اپل شده و مورد استفاده همه ي مردم است.
آپلود عكس

پيانو

۷۰ بازديد

پيانو


آپلود عكس

پيانو يكي از سازهاي صفحه‌كليددار و مشهورترين آن‌ها است. صداي پيانو در اثر برخورد چكش‌هايي با سيم‌هاي آن توليد مي‌شود. اين چكش‌ها در اثر فشرده‌شدن كليدها (كلاويه‌ها) به حركت در مي‌آيند. سيم‌هاي پيانو به صفحه‌اي موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شده‌اند كه نقش تقويت‌كنندهٔ صداي آن‌ها را دارد.

پيانو به عنوان مادر سازها و كامل‌ترين ساز نيز شناخته مي‌شود؛ علت نسبت دادن اين لقب‌ها به اين ساز آن است كه پيانو قادر است محدودهٔ بسيار گسترده‌اي از اصوات را توليد كند در حالي كه ساير سازهاي اصيل موسيقي تنها بخشي از اين محدودهٔ صدا را توليد مي‌كنند. پيانو در شكل فعلي‌اش بيش از هفت اكتاو دارد و قادر به توليد فركانس‌هايي از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰ هرتز مي‌باشد، در حالي كه در مقام مقايسه ساز ويولن تنها قادر به توليد كمتر از چهار اكتاو و بهترين خواننده‌ها تنها قادر به خواندن كمتر از سه اكتاو صدا هستند.
پيانو به شكل مدرن را بارتولومئو كريستوفوري در سال ۱۷۰۹ ميلادي در شهرآپلود عكس

پادوواي ايتاليا اختراع كرد.قبل از اختراع پيانو از سازي قديمي‌تر به نام «هارپسيكورد» (Harpsichord)استفاده مي‌شد. تفاوت عمده و مهمي كه پيانو با سازهاي مشابه قبل از خودش داشت آن بود كه در سازهاي مشابه قبلي، شدت صداي حاصل از فشرده‌شدن يك كلاويه، مستقل از شدت ضربهٔ واردشده بر كليد، مقداري ثابت بود، اما در پيانو نوازنده قادر بود با ملايم ضربه‌زدن به كليدها صدايي نرم‌تر ايجاد كند، يا با ضربات محكم‌تر صدايي درشت‌تر با پيانو توليد كند. همين ويژگي باعث شد كه به سرعت پيانو مورد توجه آهنگسازان قرن هجدهم ميلادي قرار بگيرد.

 

نام كامل ساز پيانو، پيانو فورته (Pianoforte) مي‌باشد، كه از دو قسمت پيانو به معني ملايم و فورته به معني با صداي بلند (رسا) تشكيل شده‌است، و به خوبي منعكس كنندهٔ توانايي اين ساز در توليد شدت‌هاي گوناگون مي‌باشد.

پيانوهاي اوليه ابعاد بزرگ، و شكل خاصي داشتند. آن‌چه كه در اصطلاح به آن پيانوي بزرگ گفته مي‌شود (و در ايران با نام نادرست پيانويرويال شناخته مي‌شود) غالباً بيش از دو متر طول دارد و داراي در بزرگي‌است كه براي هرچه‌بهترشدن صداي پيانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز اين در را در وضعيت نيمه‌باز توسط پايهٔ كوچكي ثابت مي‌كنند. انواع ديگر پيانو با نام‌هاي پيانوي ايستاده يا ديواري (Stand يا Upright) پيانوي چهارگوش (Square) و غيره، ابعاد كوچك‌تري دارند و براي مصارف خانگي يا در اماكن عمومي طراحي شده‌اند.چكش‌هاي پيانو به واسطهٔ مجموعه‌اي از اهرم‌هاي ظريف به كليدهاي پيانو متصل مي‌شوند. به مجموعهٔ اين اهرم‌ها و چكش‌ها عملگر يا Action پيانو گفته مي‌شود. وظيفهٔ اين مجوعه افزايش شتاب چكش‌ها در برخورد به سيم‌ها، و كنترل عكس‌العمل بازگشتي آن‌ها پس از برخورد به سيم است. معمولاً سر چكش‌ها توسط لايه‌اي از نمد يا الياف مشابه طبيعي يا مصنوعي پوشانده مي‌شود تا كيفيت صداي پيانو را بهبود ببخشد. كيفيت صداي پيانو متأثر از عوامل ديگري نظير كيفيت صفحهٔ صدا و غيره نيز مي‌باشد.

۷ كليد سفيد در هر اوكتاو پيانو براي ۷ نت دو ر مي فا سل لا سي وجود دارد. علاوه بر اين كليدهاي سفيد كليدهاي سياه‌رنگي هم بين بعضي از كليدهاي سفيد وجود دارد. بين كليدهاي سفيدرنگ مي و فا و نيز بين كليدهاي سفيدرنگ سي و دو كليد سياه‌رنگ وجود ندارد.

هر كليد سياه‌رنگ در پيانو در حكم نت ديز براي نت مربوط به كليد سفيدرنگ سمت چپ آن (يعني آن كليد سياه در سمت راست آن كليد سفيد قرار دارد) و در حكم نت بمول براي نت مربوط به كليد سفيدرنگ سمت راست آن (يعني آن كليد سياه در سمت چپ آن كليد سفيد قرار دارد) است.

انواع پيانو:

  • پيانو ديواري (Vertical - Upright)
  • پيانو اسپينت
  • پيانو كنسول
  • پيانوي بزرگ

آپلود عكس

البته پيانوهاي بسيار زيادي در گذشته رايج بوده‌اند. براي مثال پيانوهاي گنجه‌اي، صرافي، ميزي، ميز منشي، دوطبقه و انواع ديگر؛ ولي امروزه ديگر آنها رواج ندارند و از پيانوهاي پيشرفته تر استفاده مي‌شود.

پيانو توسط ضربه نوك انگشتان نواخته مي‌شود. براي اين كار دست را بلند كرده و سپس فرود آورده و با نوك انگشت مورد نظر ضربه مي‌زنيم. مكانيسم پيانو توليد صدا مي‌كند. بدليل شكل مكانيسم پيانو يك پيانسيت مي‌تواند همزمان تا ده نت را به صدا درآورد.

محل قرارگيري انگشتان دو دست روي كليدهاي پيانو در نواختن آن اهميت دارد. معمولاً در آهنگ‌ها نت اول شماره دارد كه انگشت شروع كننده در نواختن آن آهنگ را مشخص مي‌كند. در اين صورت شماره يك براي انگشت‌هاي شست دو دست است و به ترتيب ساير انگشت‌ها شماره‌هاي ۲ تا ۵ را خواهد داشت. شست دست راست روي چهارمين نت دوي پيانو قرار مي‌گيرد. البته اين مورد در مورد همه آهنگ‌ها عموميت ندارد و برخي آهنگ‌سازان نت شروع كننده در آهنگشان را شماره نمي‌زنند. در اين صورت پيانيست بايد خودش محل قرارگيري انگشتانش روي كليدهاي پيانو را با توجه به نوع نت‌هاي موجود در آهنگ تشخيص دهد.

گاهي پيانيست جاي دو دست‌اش را روي كليدهاي پيانو با هم عوض مي‌كند و گاهي بدون نواختن كليد پيانو با انگشتان شست دو دستش از ساير انگشتها استفاده مي‌كند.
نت نويسي پيانو در دو حامل انجام مي‌شود. حامل بالا براي دست راست و حامل پايين براي دست چپ. معمولاً حامل بالايي را با كليد سل و حامل پايين را با كليد فاي خط چهارم نشان مي‌دهند. اين دو حامل با نت دوي وسط از هم متمايز مي‌گردند. يك نوازنده پيانو بايد بتواند همزمان دو خط موسيقي را خوانده و با هر دو دست اجرا نمايد.